سال ها پیش که ما نوجوان بودیم، گاهی مردم به مناسبت های مختلف شعار می دادند "بوی رجایی آمد" یا "بوی بهشتی آمد" و...
در آن زمان حس بویایی ماهنوز رشد لازم و کافی را نداشت تا آن بوها را به خوبی احساس کنیم، اما به نظر می رسید طبق اظهار نظرهای مردم، آن دوبزرگوار انسان های خوش بویی بوده اند.
گذشت تاسال 84 که باز عده ای گفتند "بوی رجایی" آمد. راستش همان موقع هم بوی مذکور شامه نواز نبود که هیچ، مقداری آزار دهنده هم بود و هرچه از سال 84 فاصله می گرفتیم آن بو تندتر ومشمئز کننده تر می شد تا این که بوی تعفن همه جا را پر کرد. دیگر داشتیم به شهیدرجایی و بویش بدبین می شدیم که درسال 88 دعوای آدم های بابصیرت و بی بصیرت بر سرهمین بو بالا گرفت. آن جا بود که فهمیدیم ای داد و بی داد، آن موقع بصیرت مان می لنگیده و همین بی بصیرتی باعث شده که حسّ بویایی ما مختل شود و بوی شهید رجایی را به شکل خیلی بدی احساس کنیم.
اخیراً هم می شنویم عده ای شعار می دهند "بوی بهشتی" آمد. از شما که پنهان نیست، ازخدا هم پنهان نباشد، امسال هم احساس می کنیم یک بوی بدی دارد به مشام می رسد. شاید به خاطر مشکل بصیرت و بویایی گذشته ی ما باشد که هنوز باقی مانده. پیش خودمان فکر کردیم اگر بتوانیم - قبل از بدبین شدن به بوی شهید بهشتی – درکلاس های فشرده ی بصیرت درمانی شرکت وشامه ی خودمان را معالجه کنیم بد نباشد. از بخت بد ما، حالا که دربه در به دنبال آدم های بابصیرت برای گذراندن دوره می گردیم، یاصدای آن بزرگواران درنمی آید یا تابلوشان را جمع و کرکره شان را هم کشیده اند پایین. نکند طفلکی ها به خاطر شدت همان بوی خوشی که می گفتند مال شهید رجایی و شهیدبهشتی است، به حال غشوه درآمده و از هوش رفته باشند.
.: Weblog Themes By Pichak :.